1. دانه، بذر، تخم، تخم اوری، ذریه، بازیکن سابقهدار، سلاله
  2. تخم ریختن، کاشتن

 Ex 1.: The wind carries away seeds, creating new forests.

باد دانه ها را با خود می برد (می پراکند) و موجب بوجود آمدن جنگلهای جدید می شود


Ex 2.: The seeds of current economic problems were visible many years ago.

آیا در جمله دوم هم چنین ترجمه میشود.؟ شما ترجمه کنید